گاهی اوقات دلم واسه " دلم " می سوزه ... برای تمام نامردی هایی که در حقش میشه و هیزم شکن های متظاهری که به آتیشش میکشن ... واسه ی همه ی این بی پناهیاش دلم می سوزه ای کاش یه آنتی ویروس هم واسه این بی زبون می ساختن که با اولین ویروس محبت یا عشق سریع هنگ نکنه کاش میشد این آواره ی مجنون رو مسلح کرد ... سخته ... همه ی این حرفا سخته ... اونقدر بهش گرما رسید که سرما زده شد و مُرد حالا یخ بسته ... شده یه دل یخی ...