عاشقانه

عاشقانه

این وبلاگ متعلق به تمام عاشقای دنیاست
عاشقانه

عاشقانه

این وبلاگ متعلق به تمام عاشقای دنیاست

دلتنگی...

کاش می شد دلتنگی ها را به تصویر کشید...

کاش می شد اشک ها و فریاد ها را در قالب رنگ ها و خطوط و اشکال مختلف روی صفحه ای سفید و خالی از هیچ رسم کرد...

آن گاه شاید فریادمان در رنگارنگ صفحه ای سرشار از سکوت محو می شد...

باید دلتنگی ها را لغت به لغت حفظ کنم..باید اشک ها را جایگزین فریاد کنم..باید دلتنگی ها و اشکهایم را با باران بیامیزم...

اما کجاست باران؟چرا نمی توانم باران را فرا بخوانم؟چرا بر شیشه ی پنجره ی لحظات تنهایی ام نمی کوبد تا سکوتم را برای لحظه ای بشکند؟؟؟

وحالا اینجا٬در میان تردیدی از جنس سکوت ٬شاید دست نوازشگری میجویم تا اشک هایم را پاک کند و برایم از امید بگوید...امیدی برای زندگی یا شاید...«مرگ»!!!

کاش خدا آغوشش را برای اشکهایم می گشود...کاش اشکهایم آنقدر بی صدا نبود...

آه٬باران...

چرا نمی توانم در توغرق شوم؟چرا نمی توانم دلتنگی هایم را با اشکهایم به باد بسپارم

چرا دست نوازشگر خدا را بر قلب همیشه خسته ام احساس نمیکنم؟

خسته ام...

خسته از تمام لحظاتی که با دلتنگی گذشت٬بدون هیچ تلاشی برای زندگی....

کاش زندگی ام آنقدر بیهوده نبود...کاش زندگی ام مال خودم بود...

زندگی چیست؟؟تلاشی بیهوده برای پی بردن به تمام چیز هایی که پس از مرگ خواهی فهمید...

وآنان که صبر کردند برنده اند؟؟

بگذار تمام دنیای روی سرم خراب شود...

بگذار حتی زندگی پس از مرگ هم مال برنده ها باشد..

کاش می شد شهرم را برای همیشه ترک کنم...کاش می شد تمام نگاه های آشنا را برای همیشه فراموش کنم..کاش جایی بودم که تمام آشناها برایم غریب بودند..و تمام نگاه ها نا آشنا..

خدایا!سهم من از زندگی چیست؟اتاقی که فضای آن را موسیقی غریبی پر می کند٬که سکوت در آن جاری؟

پس وسعت بیابان هایت برای چیست؟

کاش حتی گوشه ای از آن بیابان های وسیع و خالی از هیچ کس و هیچ چیز مال من بود...

نه...

دنیا آنقدر ها هم سخاوتمند نیست...

کاش تمام دنیا در یک لحظه متوقف می شد٬و من نیز.....

...............

..........

......

....

...

..

.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد